بسم الله الرحمن الرحيم

خواستند قرآن سوزی کنند؛ اما آن نور خالق یارانی داشت!

مبنای فکر و فرهنگ غربی، تنازع بقـاء و جنگ و ستیز است، اعم از تنازع و جنگ اقوام، تنازع و جنگ طبقات، تنازع و جنگ تمدنها و..... فکر و فرهنگی که از انسان شناسی و جامعه شناسی و جهان شناسی مـادی غرب نشأت می گیرد. عکس فکر و فرهنگ اسلامی که روی «اُخوَّت و تعاون» و همزیستی مسالمت آمیز قرار دارد، و این فکر و فرهنگ از انسان شناسی و جامعه شناسی و جهان شناسی توحیدی سرچشمه می گیرد. برای مثال در جانور شناسی داروینی، جریان تنازع بقاء در جهانِ حیوانات به بحث گذاشته میشود، و بعد همین «روابط حیوانی!» به جامعه شناسی غربی سرایت پیدا می کند و داروینیسم اجتماعی پدید می آید. همچنین داستان جنگ طبقاتِ مارکس و کمونیسم هم که مشهـور است؛ تا می رسیم به جنگ تمدنهای هانتینگتُن و..... و همۀ اینها از ماهیت فکر و فرهنگ مادی و نژادپرستانه و تنازع آفرین غرب حکایت میکند. و طبعا سلاحهای هسته ای نیز که برای شهرها و مردمان مدنی ساخته شده اند؛ ماهیت فکر و فرهنگ غربی را نشان میدهند. همچنین استعمار مستقیم و غیر مستقیم و «مملکت سازی جعلی و نزاع آفرین» از طرف غربیان باز بیانگر همین واقعیت است. ماکیاولیسم هم اقتضاء می کند که اسلام سیاسی و غیر سیاسی جعل شود، تا گمراهی بشریت مسلمان را در پی آورد؛ در حالی که شخص محمد مصطفی (که اسوه و الگوی مسلمین و اسلام مُجسم بحساب می آید) هم رسول و نبی، هم رهبر و زعیم، و هم «سردار جهاد اسلامی» بوده است. بله؛ اگر کسی به وجود و ظهور دجال ایمان ندارد، ناشی از اینست که دجال را نشناخته است، و اما هر کسی که دجال را میشناسد، بوجود او و حضور دائمی او ایمان دارد، و در زمانۀ ما دجال همان «دُوَل استعمارگر» هستند، دُوَلی که از حقوق بشر و آزادی انسان و حقوق زنان و احترام ادیان! صحبت می کنند؛ اما دایرۀ جنگ و جنایات آنها همۀ گیتی را فرا گرفته است؛ اقتصادشان به «نَهب و غارت جهان و فروش وسایل جنگ و شکنجه و فاحشه گری زنان» وابسته است. همچنین در سایۀ برپایی نظامهای استبدادی و سرکوب مستمر بشریت و ایجــاد دستگاههای دروغ پراکنی (اعم از رادیو، تلویزیون، اینترنت و.....) بشریت در محاصرۀ کذب و دروغ آنها قرار گرفته است؛ و این همان دجالیت! است؛ که حاکمان غربی همۀ مراحل آن را طی نموده اند و حالا «نوبت قرآن سوزی» رسیده است؛ و دراین رابطه میگویند: اولا قرآن سوزی همان آزادی بیان است (سوزاندن بیان مُبین و سرکوب مسلمین را آزادی بیان! تبلیغ میکنند)، ثانیا میگویند که شخصی به نام تیری جونز (کشیش یک کلیسا) چنین میکند! و ما دخالتی در آن نداریم؛ اما دَهُل و سورنایی که برایش به صدا در آورده اند «مکر و حیله گری شان» را آفتابی می سازد. آری؛ شیطان هم آزادی خواست، اما برای گمراه سازی بشریت؛ و حقا که دُوَل غربی را میتوان شیطان مُجَسَّم تلقی کرد؛ چرا که علیرغم ادعاهای دجالانه بیشتر نظامهای استبدادی در جهان با «طرح و نقشۀ این جهانخواران» برپا شده و در سایۀ حمایت آنها به استبداد و سرکوبگری ادامه میدهند. و آزادی بیان در جهان اسلام نیز بوسیلۀ مُستبدین دست نشاندۀ آنها پایمال شده است؛ و بعد جهت ناتوان سازی مسلمین و تداوم سلطۀ استعماری و استبدادی، جدایی اسلام و مسلمین از سیاست و حکومت را علم کرده اند.

آری؛ دُوَل ناتویی غرب می گویند که دشمنی ما تنها با سازمانِ قــاعده و جِهادگران مسلمان است؟! اما اینکه قرآن سوزی می کنند؛ یا در رابطه با حضرت رسول کاریکاتور منتشر می نمایند؛ یا آیات شیطانی می نویسند، و یا حتی همۀ احزاب و سازمانهای اسلامی را زیر عنوان «اسلام سیاسی!» کینه توزانه مورد حمله قرار می دهند و..... بیشتر دجال گری خود را افشاء می سازند. البته نزد غربیان مادی و ماکیاولی چیزی به نام ارزش خدایی و انسانی و اخلاقی وجود نداررد؛ و بر دید و نگرش مادی غرب قانون جنگل (منطق زور) حاکم است. و همین است که آنها به چیزی ایمان ندارند و اصول و مبانی ثابت را به رسمیت نمی شناسند و حتی نسل بشری را «حاصل رشد حیوانات» می دانند؛ تا جایی که انسان را حیوان اقتصادی؛ حیوان جنسی؛ حیوان سلطه گر و..... قلمداد می کنند؛ هر چند از حیوان استعمارگر! و حیوان غارتگر! و حیوان دجال منش! غفلت کرده اند؛ در حالی که حق آن بود که حیوان کذاب و ماکیاولی! را در صدر تقسیمات خود قرار دهند. شما تصور کنید اگر در یکی از ممالک اسلامی برای «سوزاندن تورات و انجیل» طرح و برنامه ای اعلام می داشتند؛ روی شبکه های غدار خبری غرب چگونه منعکس می گردید؟! اصلا این مملکت را دنیای وحـــوش قلمداد می کردند؟! حال آیا غیر از اینست که دول ناتویی و آمریکای جهانخوار این وحشیگری (قرآن سوزی) و بسیار بدتر از آن را بالفعل تمرین می کنند؟! همین دیروز شبکه های خبری غـرب اعلام کردند که سربازان آمریکایی در افغانستان اعضای مُثله شدۀ مردم مظلوم آن دیار را بعنوان «هدیه و یادگاری جنگ!» به آمریکا برده اند؛ و این چیزی است که آمریکایی ها خود آن را اعلام داشته اند، بگذریم از جنایات ابو غریب و گوانتانامو و..... که همگان از آن اطلاع دارند. بله دجالان غربی از ارهاب سخن میگویند، و در عین حال کار و پیشۀ آنها ارهاب و تخویف بشر از راه اشغال و قتل و غارت است، و سلاحهای مخرب را برای ارهاب بشریت تولید می نمایند، و اعلام این «جنایات هولناک» نه برای مجازات عاملان آن؛ بلکه برای ارهاب و تخویف بشریت صورت می گیرد. و اما چارۀ بشر و خاصتا جوامع اسلامی برای مقابله با غربِ ماکیاولی و ضد بشری، بکارگیری آیات قرآن و تکیه بر منهج تــوحید است؛ و خاصتا اصل قرار دادن آیاتِ «تجهیز و آمادگی» و «تعادل و حد گذاری» در نحوۀ مقابله با سلطه گران مادی و ماکیاولی (و درمقابله با همۀ استعمارگران و استبدادیان) نقش تعیین کننده ای بازی میکند. و متن و ترجمۀ این دو آیۀ منهجی، که یکی روی آمادگی و تجهیز مسلمین درمقابله با دشمنان الله و بشریت تأکید میکند؛ و دیگری رعایت قانون و عدم تجاوز از حدود الله را تأکید می نماید بدین قرار است: وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ (اَنفال - ۶۰): «برای دشمنان الله و مؤمنین در حد اکثر خود به قوت و نیرو مجهز شوید، تا در سایۀ آن اَعدای الله و شما جرئت تجاوز ننمایند، و نیز برای کسانی که شما از آنها اطلاع ندارید (منافقین)، اما الله از موضع آنها مُطلع میباشد». بله؛ بدون قوت و نیروی باز دارنده، جلوگیری از تجاوز سلطه گرانِ وحشی امکان ندارد؛ و حیلۀ جدایی اسلام و مسلمین از حکومت و رهبری نیز برای خالی ماندن صحنه در برابر تجاوزات استعماری و استبدادی علم شده است. همچنین اصل دوم اسلامیت در مقابله با سلطه جویان و تجاوزگران، که زندگی و حقوق اساسی را از بشریت سلب میکنند چنین است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ (مائده - ۸): «ای کسانی که به دین توحیدی اسلام ایمان آورده اید، برپا داردۀ حق برای الله و نمونۀ عدالت توحیدی باشید، و عداوت و دشمنیِ دیگران شما را بسوی ظلم و تجاوز نکشاند، پس عدالت و تعادل به خرج دهید، و این نزدیکترین راه به تقوی و انضباط دینی است». و طبعا این آیۀ راهگشا درهمان حال که روی عدالت و التزام به حدود الله تأکید میکند، بیانگر قوت و نیروی مسلمین است، چرا که وقتی مسلمین قوت و نیرویی نداشته باشند، عدالت یا تجاوزِ آنها معنایی نخواهد داشت و به مردمانی زیر دست تبدیل میشوند؛ همانطور که مدتهاست که چنین گردیده و زمینۀ عدالت یا تجاوز از آنها سلب شده است، هرچند ان شاء الله این مرحله سپری میشود و قوت و نیروی مسلمین بازسازی می گردد.

حال تصور کنید که چرا در ایالات متحدۀ آمریکا و در جلو چشم جهانیان (جِهارا و با نام و عنوان) خواستند قرآن سوزی کنند و این نور مُبین و این «تنها وحی محفوظ» را بسوزانند؛ اما نتوانستند و شکست خوردند؟! البته علت را خودشان اعلام کردند و گفتند: نیروهای ما در ممالک اسلامی و نیز امنیت ما حتی در خود آمریکا و اروپا به خطر می افتد. اما از طرف چه کسانی؟! طبعا مشخص است از طرف مردمان مسلمان! و این یعنی تجهیز و آمادگی. بنابر این؛ آنچه قرآن را از «حَرق و عَداوت» نجات داد و «مکر شیاطین استعماری» را خنثی کرد؛ خیرخواهی دجالان غربی! و یا احترام به ادیان و پیروان آنها نبود؛ بلکه احساس به وجود مردمانی در امت اسلام بود که تصور کردند از آنها انتقام می گیرند. (و این قضیه را صراحتا اعلام داشتند و خود داود پاتریوس فرماندۀ اشغالگران امریکی و ناتویی در افغانستان تأکید نمود که چنین کاری جان نیروهای مهاجم را بیش از پیش به خطر می اندازد)، و گر نه می بایست «خاکسترهای مَصاحف قرآن!» را گریان و نالان در شبکه های تلویزیونی مشاهده نماییم. آری؛ خواستند قرآن سوزی کنند؛ اسلام و مسلمین را در ۱۱ سپتامبر تحقیر کنند؛ کینه های خود را فرو نشانند، و قرآن ستیزان صلیبی را به وَجد آورند؛ اما نتوانستند و از عواقب آن وحشت کردند و شکست خوردند. و بالاخره ثابت شد که قرآن مُنیر و این هادی بشر و این نور خالق یارانی دارد؛ و باید هم چنین باشد. طبعا الله و خالق بشر این برهان حق و این نور مبین را برای اِهمال و رهاسازی نفرستاده است؛ و اگر نه همۀ بشریت، لا اقل مسلمین باید جوابگوی این آیۀ عظیم باشند که می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا (نساء - ۱۷۴): «ای بشریت، از طرف خالق تان برهانی برایتان آمده است؛ و بر شما نور مبین نازل گردیده است». و به نظر ما موحدین آزادیخواه حق آنست که این پیروزی بزرگ را (به نشانۀ شکرگذاری) بر امت اسلام و خاصتا بر مردمان مُجاهد مَسلک تبریک و تهنیت عرض نماییم. و اما آنچه مُکمِل اصل تجهیز و آمادگی است، همانا «تقوی و حفظ حدود» است؛ و این اصل نیز که متکی به نص قرآن است باید حفظ و مراعات شود و ابدا نباید فراموش گردد؛ چرا که هدف دین اسلام تنها مقاومت در برابر وحشی گری نیست؛ بلکه میخواهد جانشینی «توحیدی و انسانی و عادلانه و قانونی» برای بشریت ارائه نماید و ظلم و جنایت و وحشیگری را بکلی بر اندازد. برای مثال وقتی ما از غرب نژادپرست و کافر کیش و استعماری صحبت می کنیم؛ منظورمان بیشتر حاکمان مادی و اشغالگر و سلطه جوی آنست؛ نه مردمان غرب که همانند مسلمین گرفتار سلطه گری و ماده گری آنها هستند و حتی بعضی از آنها مسلمان میشوند. و این در حالیست که مسلمان شدن در غرب بهای گزافی در پی دارد و مایۀ «محرومیت و مشاکل عدیده» می گردد؛ بگذریم از اینکه مردمان غرب از اسلام و اسلامیت تصور چندان درستی ندارند؛ و اکثرا در مخالفت با وضع غیر انسانی حاکم به اسلام می گروند.

سازمان موحدین آزادیخواه ایران

۴ شوال ۱۴۳۱ - ۲۲ شهریور ۱۳۸۹