بسم الله الرحمن الرحيم

راز ثباتِ عقیدتی - سیاسیِ موحدین آزادیخواه

ثبات قدم و التزام به آنچه اِعلام می شود، پایه های عقیدتی - سیاسی خود را میخواهد، پایه هایی که روی حق و عدالت و استقلال بنا شده باشند. کمااینکه ایستادگی روی اهداف اساسی بهای خود را می طلبد، بهایی که هر کسی از عهدۀ آن نمی برآید؛ و مشخصا در وضع استبدادی - استعماری و در جوامعِ محروم و استبداد زده ای که هنوز فکر و ذهنشان در نیازهای اولیۀ بشری محصور است (و از تربیتهای فکری - عقیدتی - سیاسی  رنج می برند) کار ساده ای نیست. و همانطور که در مطلب: «آزادی روش مبـارزه و فعـالیـت» آمده، روش ثبات و التزام دو مانع اساسی پیش روی خود دارد: مانع اول سلطه و هیمنۀ استبدادی و استعماری بر جهان و ممالک مختلفه در داخل و خارج است، بدین معنا که هم در داخل و در محیط استبدادی (بنابر صراحت و آزادیخواهی اش) روش ثبات و التزام زمینه ندارد و با مانع روبروست؛ و هم نیروهای خارجی و استعماری (بنابر اصالت و استقلال طلبی که دارد) آن را تحمل نمی کنند و مانع طرز تفکر توحیدی - اسلامی هستند؛ و در نتیجه میزان کار و فعالیت چنین روشی وابسته به زمان و زمینه های مناسب می شود. مانع دوم روش ثبات و التزام و حرکت بر مبنای چنین روشی کار هر کسی نیست و نیازمند افراد صادق و ثابت قدم میباشد؛ که به علت رشدنیافتگی خُلُق جوامع زیر سلطه و عدم وجود تربیتهای مناسب چنین کسانی زیاد یافت نمیشوند، و بدین ترتیب، در وضع استبدادی - استعماری و عدم آزادی بیان و عدم مجال عملکرد توحیدی این روش صادقانه و صریح دچار مشکل می گردد. و بدیهی است که جهت توسیع دایرۀ افراد صادق و ثابت قدم (و پایدار در میدانهای فوق شخصی) باید زمینۀ تربیت افراد و اجتماع فراهم شود.

با توجه به مبانیِ «عقیدتی و سیاسی - مصادر قانونگذاری» و همچنین بنابر «مبانیِ اخلاقی و علمی شناخت» موحدین آزادیخواه اهل توحید و آزادی و اسلام اجتهادی هستند، نه عوام زده و تابع امواج شکست و پیروزی و یا ذوق زدۀ مُدهای داخلی و خارجی! و طبعا راز ثبات و مقاومتِ عقیدتی - سیاسی آنها و عدم تأثر از امواج زمانی - مکانی در همین امر نهفته است، و آیۀ ۴۶ سورۀ سبأ این روش توحیدی را چنین تبیین می نماید: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ: «به مردم بگو که برایتان تنها یک نصیحت دارم و آن اینکه تنها برای الله و محضا لِلّه بپاخیزید و عمل نمایید». و اما اگر موحدین آزادیخواه تابع عوام الناس و امیال مجهول و یا غلط آنها نیستند، لکن مردم و جریانات مختلف را در انتخابهای خود آزاد و مُختار می گذارند و معتقد به «آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی» میباشند. و به نظر آنها تا آزادی و استقلال و رشد مردم و اقشار مختلف بیشتر باشد، صحت و کیفیت آرایشان بیشتر خواهد شد، و بالعکس تا آزادی و استقلال و رشد آنها (اعم از مرد و زن) کمتر باشد، صحت و کیفیت آرایشان کمتر میشود. و باید دانست که آزادی از نظر موحدین آزادیخواه «دو مرحله» دارد: یکی مرحلۀ آزادیهای اساسی، که حاصل آزادی ذاتی و فطری و برای رشد و انتخاب بشریت است، و این آزادیها من جمله زمینۀ انتخابِ توحید و اسلامیت هستند. و دیگری مرحلۀ آزادیهای توحیدی، که حاصل رشد بشریت و انتخاب آگاهانۀ دین توحیدی اسلام است، و این مرحله که حاصل رشد عقلی و اخلاقی و علمی است، زمینه ساز تحقق آیات قرآن می باشد. و بدیهی است که رسیدن به آزادیهای اساسی (که جوامع ما بعد از هزار و چهارصد سال هدایتِ ظاهری هنوز بدان دست نیافته اند) آسانتر از وصول به آزادیهای توحیدی است، هرچند پایه گذار آنها هستند. و اما در رابطه با «آزادیهای توحیدی» باید گفت: افراد و جوامعی بدین آزادیها میرسند که از نفس و محیط بیرون آیند و بر زمین و زمان غالب گردند، و این همان مرحله ای است که بشریت را وارد میدان فداکاری (و عبور از خودپرستی) میکند. و با توجه به اینکه کار موحدین آزادیخواه «آغازگرانه و تأسیسی» می باشد، صعوبات خود را دارد: آزادی بیان میخواهد، افراد لایق و جسور نیاز دارد، و خاصتا اینکه توحیدی و اجتهادی بودنش را با استقلال و خوداتکایی (فکری - سیاسی - تشکیلاتی) حفظ می نماید. و همین است که موحدین آزادیخواه جهت حفظ هویت و استقلال خویش بر خود و نیروهای مادی و معنوی خود تکیه می کنند، و در این راستا این آیۀ اساسی را مبنای روش استقلال طلبانۀ توحیدی قرار می دهند: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حُجُرات - آیۀ ۱۵): «غیر از این نیست که ایمانداران کسانی هستند که به الله (توحید) و به رسالت رسول (قرآن) ایمان آورده اند، و بعدا در ایمان خود دچار تردید و دو دلی نمی شوند، و بر این اساس در راه الله و تحقق اهداف توحیدی با جان و مالشان جهاد و تلاش کردند، چنین کسانی به تأکید در دینداری خود صادق هستند».

نکتۀ مهم دیگر در رابطه با ماهیت کار موحدین آزادیخواه اینست که: خط و منهج اجتهادیِ موحدین آزادیخواه روی دو اصل  اساسی متمرکز شده است: یکی «اصالت و اتکاء به نصوص و سُنن توحیدی»، و دیگری «اجتهاد زنده و راهگشا»، و این روشی است که موحدین آزادیخواه در آن ثبات قدم دارند و بدان ملتزم هستند و در آن تغییر و تجدید نظری راه نخواهند داد (بإذن الله). و حقیقتش اینست که موحدین آزادیخواه نه سنتی - رکودی هستند، نه عصری - دهری: بدین معنا که دین اسلام را اسیر تاریخ و آداب و رسوم تاریخی نمی سازند، کمااینکه بر اساس مادیت غربی و اساطیر قومی به اصول و سنن توحیدی نگاه نمی کنند. بر خلاف جریانات بسیاری که متأسفانه به دین توحید وجهۀ ابزاری داده اند و بیشتر برای پیشبرد کارهای خود از اسلام صحبت می نمایند. به عبارت صریح تر: جریانات مُتلَوِّن و ناپایدار چون مردم را مسلمان و مذهبی تلقی میکنند به اسلام و اسلامیت می پردازند! و کمتر دنبال انعکاس حقایق توحیدی هستند، و بعضا حتی شریعت منصوص را زیر پا میگذارند. همچنین بیشتر احزاب و جریانات سنتی در «روش فعالیت و پرداختن به موضوعات اسلامی» از موضع ایمان توحیدی - اسلامی و اخلاص تعامل نمی کنند، و آنها نیز (منجمله آخوندها) از دین اسلام سوء استفاده می نمایند و آن را شغل و حرفه و وسیلۀ ارتزاق خویش قرار داده اند. و بهمین خاطر احزاب و جریانات اجتهادی که از مذاهب سنتی و فرقه گری ناشی از آنها عبور کرده باشند (و در همان حال به وادی غربی و مادی پرت نشده باشند) اندک هستند. و اینجاست که «ارتجاع سازشکار» ظاهر می شود: ارتجاعی که در «بعد عقیدتی»، سنتی و عوام زده، و در «بعد سیاسی» اهل معامله و زد و بند با قدرتهای سیاسی است. و خلاصه موحدین آزادیخواه، سنتی گری (تکیه بر مذاهب سنتی) و عصری گری (تکیه بر مادیت غربی و هرزگی) را نمی پذیرند، و شعــار همیشگی «نه سنتی نه هرزگی، اســلام اجتهــادی» خلاصۀ این عقاید توحیدی و استقلال طلبانه را منعکس می سازد. و طبعا منظور از سنتی، افکار سنتی، خانودۀ سنتی، اقتصاد سنتی، تعامل سنتی و...... است، کمااینکه منظور از هرزگی، هرزگی در فکر و عقیده، در امر خانواده، در روابط اجتماعی، در اقتصاد و تولید، در عیش و نوش، در لباس و پوشش و..... است.

امیدواریم مُجاهد راه الله و کوشای مسیر توحید و آزادی و اسلام اجتهادی باشیم (وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ: در راه الله و دین توحید تلاش و مجاهده نمایید، تلاش و مُجاهده ای که برحق و رواست و بتوانیم مخلصانه و جانانه به تدیُّن توحیدی بپردازیم و ارباب متفرقه را زائل نماییم. و طبعا اگر مجاهد راه الله و دین او باشیم، انحراف مردم، هواپرستی مردم، سکوت مردم، انحطاط مردم و...... تأثیری در راه و روش ما (و کلا دعوتگران توحید و آزادی) نخواهد داشت. و به تأکید از یک منظر توحیدی و منطق موحدین آزادیخواه تنها الله و خالق یکتا و قوانین اوست که مُستحق مُجاهدت و تلاش مخلصانه هستند.

سازمان مـــوحدین آزادیخـــواه ایـــران

۶ جمادی الثانی ۱۴۳۴ - ۲۸ فروردین ۱۳۹۲